• وبلاگ : انجمن ادبي افشين هدايتي
  • يادداشت : دلنوشته براي افشين عزيزم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمد ج 
    همشهري جان چرا ناراحت ميشي. بخدا من کوسکشم. چرا باور نمي‌کنيد. من سالهاست کوسکشي مادر و خواهر و زنم و ميکنم. ببخشيد روم سياه اگه نميتونم خودم و معرفي کنم. فقط به دل نگيريد من کوسکشم. پدرم هم کوسکشه
    + محمد ج 
    سلام همشهري عزيز چرا دلگير شدي؟ مي خونن که بخونن به تخمت. چراغي که به خانه رواست به مسجد چه..... آره همشهري جان وقتي زن و خواهر من کوس ميده بهتر که چناري ها بکنند تا غريبه ها. محمد ج از تهران. راستي من جاکش چناري ام.
    + م ج 
    راستي آقا جمهور و خدا بيامرزه، من محمدم همان م ج. از وقتي جمهور شاعر فوت شده کسي نيست خواهر و مادرم را بگاد. آخه زحمت کردن خواهر مادرم با اون خدا بيامرز بود هر چند کير مرتضي خدمتي کلفت تر بود ولي کوس خواهرم به کير جمهور عادت داشت.
    + همشهري 
    خجالت بکشيد بجز ما چناريها ديگران هم اين مطالب رو ميخونن واقعا شرم اوره
    + سراب 


    خنده ي تلخ من از گريه غم انگيز تر است

    کارم از گريه گذشته است بدان مي خندم

    عالي بود

    + فاضل 
    تفويم به گور پدرش ميخندد امسال بهار بي تو يعني پاييز
    ممنون از شعر زيباتون
    + نيما 

    چي بگم .خيلي زيبا بود ..دمت گرم


    + هوووووووووووووووونش 
    من بهارم بخدا برگ گلم را بدهيد
    قايقم را که شکستيد پلم را بدهيد
    (کام جان تلخ شد از صبر که کردم بي دوست)
    بهر شيريني کامم نقلم را بدهيد
    تقديم به عمو جمهور